حرکت

برای رسیدن به خلاقیت باید حرکت کرد...

حرکت

برای رسیدن به خلاقیت باید حرکت کرد...


افراد با استعداد و جوانان انقلابى را بنشانید و از آنها جدى بخواهید که بیایند مناظر به‌یادماندنى انقلاب را در فیلمنامه‌هاى بسیار هنرمندانه و انسانى و حاکى از اوج درک و فهم نویسنده - که انسان گاهى در بعضى از فیلمنامه‌هاى خارجى، این معنا را مشاهده مى‌کند - تصویر کنند؛ بعد آنها را به سلک نمایش بکشید و نشان بدهید. خلأ فیلمهاى خارجى را در این‌جا پر کنید؛ به نظر من این تکلیف اصلى است.

(کلام ره بری)


هر وقت در زندگی ات گیری پیش آمد و راه‌بندان شد، بدان خدا کرده است. زود برو با او خلوت کن و بگو: با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟

هرکس گرفتار است درواقع گرفته ی یار است...

حاج اسماعیل دولابی

آتش اگر چه صبح عطش پا گرفته بود
تازه غروب معرکه بالا گرفته بود

خون خدا ز حنجر خورشید می چکید
یا اشک چشم مادر خورشید می چکید

پروردگار صبر شکوهی شکسته داشت
حتی امید تکیه به کوهی شکسته داشت

از سنگ کینه سینۀ آئینه چاک بود
قرآن ورق ورق شده بر روی خاک بود

وحشت ،صدای هلهله ،آتش و بوی خون
اینجا دو روی سکه یکی بود روی خون

بار گناه گردۀ شمشیر های کند
زخم عمیق خوردۀ شمشیر های کند

خوناب اشک دیده به لب های تشنه داد
صورت به خاک و خون زد و گردن به دشنه داد

صوم و صلاة و حج و جهادش تمام شد
با سر به نی نشست که رکن قیام شد

گرد و غبار و دود که کم کم فرو نشست
روح الحجاب آمد و پای گلو نشست

پرسید: ای هویت من گم شدی چرا؟
آب حیات ،خاک تیمم شدی چرا؟

تسبیح پاره پارۀ بر خاک ریخته
رگ های خشک حنجرت از هم گسیخته

این سینه شرحه شرحۀ داغ چه ضربه ای است!
این زخم تیغ نیست بگو از چه حربه ای است!

ای خاتم شکسته ام انگشترت چه شد؟
پیوست گوشواره خونین کوچه شد!

یا ایها الامام کمک کن به خواهرت
دستی بکش به روی دلم جان مادرت

مَردم بیا و نور تجلا به من بده
دستم بگیر و باز تسلا به من بده

در این مجال اندک پیش از اسیریَم
برخیز تا دوباره در آغوش گیریَم

شمشیر و نیزه و سپرت را که برده است؟
دیر آمدم بگو که سرت را که برده است؟

ای غرق خون که مقتل اشکم مزار توست
خاکستر تنور که چشم انتظار توست؟

با خون جبیره کن که سِرِشکم روان شده
حی علی الصلاة عزیزم اذان شده

حق نماز غیرت چشمت ادا شده
روی عدو به اهل خیام تو وا شده

برخیز و حال اهل حرم را نظاره کن
ما جان به لب شدیم خودت فکر چاره کن

اینها به روی دخترکان تیغ می کشند
دارند مادران حرم جیغ می کشند

خنجر شکسته ها و سپر های له شده
از ترس سم اسب جگر های له شده

ای خاطرات کودک بیچارۀ دلم
شیرازه بند مصحف صد پارۀ دلم

جان رقیه داغ مرا بیشتر نکن
با ساربان و شمر مرا همسفر نکن

بی تو خزانم و به شکوفه نمی رسم
با من بیا و گر نه به کوفه نمی رسم

 

 

 


 

تصاویر با کیفیت از کربلا:

http://www.rajanews.com/detail.asp?id=143832

 

 


به قول یکی از دوستان این جمله بد جوری آدم رو درگیر میکنه:

کارتان را برای خدا نکنید؛برای خدا کار کنید.

تفاوتش فقط همین اندازه است که ممکن است حسین علیه السلام در کربلا باشد و من در حال کسب علم برای رضایت خدا...!

سید شهیدان اهل قلم سید مرتضی آوینی


قال الرضا علیه ‏السلام:
«کلنا سفینة النجاة، و لکن سفینة الحسین اوسع، و فی لج البحر اسرع»
امام رضا علیه ‏السلام فرمود:
«همه ما (اهلبیت) کشتی نجات هستیم: ولی کشتی نجات حسین وسیع‏تر و در تلاطم امواج سریع‏تر است.»

 

شکر خدا که نان شب ما حسین شد

ممنون ز لطف مادر این خانواده ایم

 

1.امام صادق علیه السلام:وقتی خدا خیر بنده‌ای را بخواهد یک نقطۀ نورانی در قلبش می‌گذارد که به واسطۀ آن گوش و قلبش روشن می‌شود؛إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ خَیْراً نَکَتَ فِی قَلْبِهِ نُکْتَةً مِنْ نُورٍ فَأَضَاءَ لَهَا سَمْعُهُ وَ قَلْبُه(کافی/ج2/ص214)

2.امام صادق علیه السلام:هر کس که خدا برایش خیر بخواهد، در قلب او محبت امام حسین(ع) و محبت زیارت امام حسین(ع) را قرار می‌دهد؛مَنْ‏ أَرَادَ اللَّهُ‏ بِهِ‏ الْخَیْرَ قَذَفَ‏ فِی‏ قَلْبِهِ‏ حُبَ‏ الْحُسَیْنِ‏ ع وَ حُبَّ زِیَارَتِه»(کامل الزیارات/ص142)

 

11شب نمک گیرت شدیم آقا!دستمان را بگیر و نگهمان دار بر سر این سفره...